بعد از سه هفته طوفانی امروز چند ساعتی برای خودم داشتم. خوابیدم خستگی در کردم و یکم فکر کردم.
خدا همه چیو سرجاش می چینه. به موقع می چینه... و چقدر خوبه که خدا هست
اون عمل سختم گذشت. بر من سخت تر گذشت. اما خدا میدونه چیو به کی بده. خدا رو شکر که الان سرحال پیشمونه...
این روزا رو یادم نمیره... مهربونیاشو یادم نمیره
جولای خدا...برچسب : نویسنده : jolayekhodaa بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت: 1:58
برچسب : نویسنده : jolayekhodaa بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 15:23
هفته پر فشاری رو داشتم. این کار کردن تراکتوریه من پایان پذیر نیست گویا... هر شب دو سه ساعت بیشتر نمی خوابیدم.
دیشب ۹ ساعت خوابیدم و کلی بدنم رفرش شد... امروز هم تعطیل و عید و خونه هستم...
هنوز مشکل ارتباطاتم حل نشده و تنها پاسخی که می شنوم اینه که خاصی...
در هر صورت هنوز هستم و نفس می کشم و دارم پیش میرم. شاید دوباره محیط دانشگاه. شاید
جولای خدا...برچسب : نویسنده : jolayekhodaa بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 15:23
چشم رو هم گذاشتیم ماه اول تابستونم تمام. گرم و طاقت فرسا. فردا ۳۷ پر میشه به همین راحتی... دوباره عمل در پیش داریم ... خدایا کنارمون باش جولای خدا...
برچسب : نویسنده : jolayekhodaa بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 15:23